یک گونه همواره به عنوان گروهی از جانداران که (در عمل یا بالقوه) در طبیعت با هم میآمیزند تعریف میشود. از این نظر یک گونه بزرگترین خزانهٔ ژنیِ ممکن تحت شرایط طبیعی است.
برای مثال، این عنکبوتهای خندان1 در ظاهر متفاوتند، ولی از آنجا که میتوانند با هم آمیزش داشته باشند، جزو یک گونهٔ یکسان محسوب میشوند: Theridion grallator
این تعریف از گونه ممکن است کاملاً قطعی و ثابت به نظر برسد، اما اینطور نیست -در طبیعت، موقعیتهای مختلفی وجود دارد که بهکار بستن این تعریف سخت است. برای مثال، بسیاری از باکتریها به صورت غیرجنسی تولیدمثل میکنند. باکتری تصویر زیر در حال تولیدمثلِ غیرجنسی2 است، با تقسیم دوتایی. تعریف گونه به عنوان گروهی از موجودات که همآمیزی دارند نمیتواند به آسانی در مورد جاندارانی که بیشتر/فقط به صورت غیرجنسی تولیدمثل میکنند به کار برده شود.
همچنین، بسیاری از گیاهان و بعضی حیوانات، در طبیعت دورگه میسازند3. کلاغ ابلق4 و کلاغ لاشه5 از لحاظ ظاهری متفاوتند، و بیشتر در گروه خود جفتگیری میکنند -ولی در بعضی مناطق، با هم دورگه ایجاد میکنند. آیا باید آنها را یک گونهٔ یکسان در نظر گرفت یا گونههایی جداگانه؟
اگر دو نسب از بلوط از لحاظ ظاهری کاملا متفاوت باشند، ولی هر از چند گاهی با یکدیگر دورگه بسازند، آیا باید آنها را دو گونهٔ مختلف حساب کنیم؟ بسیاری از موقعیتهای دیگر وجود دارد که مرزِ گونهها مبهم است. وجود این مرزهای مبهم خیلی هم حیرتآور نیست -در نهایت ایدهٔ گونه، چیزی است که ما انسانها برای راحتی خودمان اختراع کردهایم!