انتخاب جنسی یک «حالت ویژه» از انتخاب طبیعی است. انتخاب جنسی بر قابلیت جاندار برای «بهدست آوردن» یا «انجام مقاربت جنسی موفقیتآمیز» با یک جفت عمل میکند. انتخاب بسیاری از جانداران را وادار میکند برای رسیدن به رابطهٔ جنسی دست به کارهای دشواری بزنند: طاووسهای نر از دُم سنگین خود نگهداری میکنند، فُکهای فیلی1 بر سر قلمرو مبارزه میکنند، مگسهای میوه رقصهای خاصی را اجرا میکنند، و بعضی از گونهها پیشکشهای وسوسهکنندهای ارائه میدهند. کدام جیرجیرک مورمون2 ماده میتواند در مقابل یک بستهٔ اسپرمِ جذاب مقاومت کند؟ از همه اینها افراطیتر، عنکبوت پشت قرمز3 نر، به معنی واقعی کلمه خود را به کام مرگ میافکند تا با موفقیت جفتگیری کند.
انتخاب جنسی در بسیاری از اوقات به اندازهای قدرتمند است که میتواند ویژگیهایی ایجاد کند که برای بقای جاندار مضر است. برای مثال، این احتمال وجود دارد که پرهای دم یا بالههای عجیب و رنگارنگ، همانطور که باعث جذب افراد علاقهمند از جنس مخالف میشوند، باعث جذب شکارگران هم بشوند.
وقتی سرنوشت ژنهای فردی که تا سالهای پیری و پختگی زیسته ولی هیچوقت فرصت جفتگیری نیافته را در نظر میگیرید، قدرت انتخاب جنسی مشخصتر میشود: نداشتن فرزند یعنی عدم بقای ژن فرد در نسل بعد؛ یعنی همهٔ آن ژنها که به رسیدن فرد به سالهای پیری و پختگی کمک کردهاند به هیچکس منتقل نمیشوند! در نتیجه سازواریِ آن فرد صفر است.
انتخاب یک مسیر دوطرفه است
انتخاب جنسی اغلب در دو جهت کار میکند، اگرچه در بعضی موارد شاهد «برعکس شدن نقش جنسی» هستیم:
رقابت نر
نرها بر سر دسترسی به مادهها، مدت زمان جفتگیری با مادهها و حتی این که اسپرم چه کسی تخمکها را بارور کند رقابت میکنند. برای مثال، سنجاقک نر هنگام جفتگیری اسپرم رقیب را از مجرای تناسلی ماده میزداید.
انتخاب ماده
مادهها انتخاب میکنند با کدام نرها جفتگیری کنند، برای چه مدتی جفتگیری کنند و حتی اینکه اسپرم چه کسی تخمکهایشان را بارور کند. بعضی مادهها میتوانند اسپرم یک جفتِ نامطلوب را دفع کنند.